بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا فقط می خواهم شهید شوم.
شهید در راه تو.
خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده .
خداوندا روزی شهادت می خواهم که از
همه چیز خبری هست الا شهادت!
ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی .
ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده تو کرمی کن
لطفی بفرما مرا شهید در راه خودت قرار ده با تمام وجود درک کردم عشق واقعی ات.
... و راستی آرزوهای ما چیست ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش وقتی سی دی فشرده از شهید کاظمی را می دیدم نکته ای توجه ام را به خود جلب کرد بر آن شدم تا تغییرات در این صفحه ایجاد کنم شاید مورد توجه حق تعالی قرار گیرد صفحه روبرو از سایت خیبر لود می شود در واقع آخرین مطالب این سایت می باشد. و در این قسمت قصدمان آن است که بیشتر از شهدا یاد کنیم و صرفا وصیت نامه آن عزیزان بصورت خلاصه قرار گیرد و همان وصیت یا نوشته بطور کامل در سایت قرار دهیم.
در ابتدای امر نوشته ای از شهید کاظمی که ما را بر آن داشت که این قسمت را راه اندازی کنیم.
ما باید تعریف کنیم که فرمانده گردانمان و آن همرزم مان و یا آن آرپیجیزن وقتی داشت آرپیجی را شلیک میکرد و همان لحظه شهید شد چه پیغامی به ما داد. باید به وصیتنامهها بیشتر رجوع کنیم، سراغ وصیتنامهها برویم و ارزش بیشتری برای آن قائل بشویم. اینها ارزشهایی است که ما در انقلاب و در نبرد مان به دست آوردهایم و باید اینها را برای نگهداری خودمان و سازندگی نسل بعد حفظ کنیم. انشاالله باید به این خط و به این روش طبق رضایت خداوند ادامه بدهیم تا بتوانیم یک ارتش خیلی عظیمی برای آقا امام زمان (عج) تشکیل بدهیم. مطلبی که ما قبلاً هم در دیدارهایی که با برادرها داشتهایم حالا یا در صحبتهای عمومی و یا خصوصی گفتهایم و باز هم سفارش میکنیم این است که ما به وجود افراد لایق در هر زمینه که میتوانند کار و کمک کنند نیاز داریم. وظیفه فردی ما این است که خدمت برادران عرض کنیم و وظیفه بقیه افراد هم هست که بیایند کمک کنند. انشاالله ما باید از این سلاحهایی که در دست داریم، استفاده کنیم. |
قسمتی از سخنرانی شهید احمد کاظمی فرمانده وقت لشگر8 نجف اشرف در جمع نیروهای این لشکر- درپادگان انبیاء شوشتر که چند روز پس از پذیرش آتش بس ایراد شده است.
بسم الله
عید فطر یکی از دو عید بزرگ اسلامی است که در روز اول ماه شوال برگزار می شود. مسلمانان پس از یک ماه روزه و عبادت پروردگار چشم به راه این روز بزرگ هستند و این روز را جشن می گیرند. عید فطر بدرقه ای است بر ماه رمضان، در این روز روزه حرام است و گویی پس از یک ماه اطاعت از پروردگار همگان در ضیافتی که از سوی رب العالمین تدارک دیده می شود شرکت می کنند. صبح عید فطر در همه شهرها و روستاهای سرزمین های اسلامی نماز عید فطر با تشریفات خاصی برگزار می شود.
این ها رو گفتم که باب سخن را باز کرده باشم در مبحث بالا توی خواننده بهتر از من نویسنده میدانی این مشق را!
ماه رمضان امسال هم به پایان رسید. ماهی پر از زیباییها و لطافتها، استغفار و نیایشها و لبریز از درخشش شبانگاهی و سحرگاهی، در گرگ و میش سحر اشک ریختن و در زردی افطار چشم به آسمان خدا دوختن. ولی این ماه مبارک با همه برکاتش برای عاشقان تلخ و دردناک بود. تمامی لذتها و شادیهایش چون لبخندی بر لبان یتیمی بود که بر لب می نشیند اما با گذشتن زمان و توجه به خود در می یابد که غم عظیمی او را از غصه لبریز کرده است. غم تنهایی، غم بی کسی یعنی نبود مهربان سایه پدر.
زمانی که هلال نقره فام ماه شوال نمایان شود، همه در هیاهو و شادی به یکدیگر تبریک می گویند. شادی می کنند و جشن وسروری به پا می سازند؛ می روند و میایند. کام یکدیگر را شیرین می کنند و از اینکه توانسته اند امسال هم یک ماه میهمان پروردگار عالم باشند، به خود می بالند.
اما در میان این شعور و شعف عده ای نگاهشان به آسمانی دیگر است و گویی دمادم چشم به راه حلول ماهی دیگرند. آنان منتظران مهدی موعود (عج الله) اند. ماهی که با آمدنش خورشید درخشان قالب تهی خواهد کرد، محبت پنهان تاریخ که از شرق حجاز طلوع خواهد کرد و طلألو طلیعه اش تا بیکران کهکشانها رهسپار می شود، چنان جشن و سروری در دل شیعیان به پا خواهد کرد که اندکی غم در آن جای ندارد.
پس بیایید ما هم در این عید باشکوه دست به شکوه برداریم و همراه ندبه کنندگان درگاه ربوبی عرضه داریم که «این الاقمار المنیره؟» همه با هم تعجیل در ظهور تنها قمر باقی مانده از زهرای اطهر سلام الله علیها را تمنا کنیم.
شاید این زبانی که یک ماه تشنگی کشیده با قلبی که سالهاست تشنه حضور است، همساز شود و ستونهای ملکوت الهی را به لرزه درآورد و ای کاش! سال دیگر نماز عید فطر را با حضورش به پا داریم.