سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   عمل کننده به دانش مانند رهرو در راه روشن است . [امام علی علیه السلام]
 
اقراء باسم ربک الذی خلق ؛ خلق الانسان من علق ؛ اقراء و ربک الاکرم الذی
علم بالقلم ...
بخوان…
معشوق زمانی تو را فرمان خواندن
داد که معصومانه ترین فریاد انسان از
پاهای جستجوگر تاول زده اش قلب سخت ترین صخره ها را می لرزاند .
انسان (( بلی )) گفته ای که پا به پای پیامبران از آدم تا مسیح درس عبودیت
خوانده بود فارغ از مرور مکرر کلاسهای پیشین ؛ معلمی را جستجو می کرد که
عمیقترین و ظریفترین نیازهای همیشه اش را اغنا کند .
یوسفعلی
میرشکاک تازه‌ترین سروده‌اش را به مناسبت مبعث رسول اکرم (ص) منتشر کرده
است:
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
نمی‌گـیـرد خـدا هـم در دلـم جـای مـحمد را

پس از عمری که چون پروانه بر گـِرد علی گشتم
در ایـن آیـیـنــه دیـدم نـقـــش ســیـمـای مـحـمد را

به بینایی امـیر عرصه تجریـد خواهی شد
کنی گر سرمه‌ات خاک کف پای محمد را

جهان را سر به سر آیینه روی علی دیدی
علی خود آینه ست ای دل تماشای محمد را

محمد من رأی گفت و موسی لن ترانی دید
چه در دل داشت عیسی جز تمنای محمد را

شـبی کآفـاق را آیینـه روی خدا دیـدم
خدا می‌دید در آیینه سیمای محمد را

چطور آخر همین گوشی که جز دشنام نشنیده ست
شـنـیـــد آخــر به جـان لــحـن دل آرای مـحمد را

چه باید گفت از آن شب، آن شب قدس اهورایی
که مـن بـا خـویـشـــتـن دیـدم مـدارای مــحمد را

که می‌داند که یوسف با همین آلوده دامانی
شنیـــد آخـر نـدای گرم و گیــرای مــحمد را

شب صبح ازل پیوند رؤیایی تو می‌گویی
همین من دیـدم آیا روی زیبـای محمد را

سگ کوی علی هستم ولی دزدانه می‌بینم
علی بر سینه دارد داغ سودای مـحمد را


کلمات کلیدی :
  نوشته شده در  دوشنبه 88 تیر 29ساعت  2:6 عصر  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

هرچه که از تبلیغات کاندید ها میگذشت به یقین در انتخابم نزدیک تر میشدم و حال که نزدیک یک ماه از آن جمعه حماسی می گذرد ثابت قدم تر از گذشته به آینده فکر میکنم.
چیزی نگفتم که خدای نکرده از روی عصبانیت نباشد چون سخنمان این است که پیرو مولای ایم.
اما گلایه ای از مهندس و حامیان دروغین بعد از انتخابات 22 خرداد.
" زندگی قمار است. سیاست برای بعضی ها زنده گی است. سیاست قماری است بزرگ تر از زنده گی. زنده گی قمار است برای آن ها که « انما الحیوه الدنیا لعب و لهو » را می
فهمند. سیاست قمار است برای آن ها که « ولکل امه اجل » را می فهمند. و این دو قمار نیست برای آن ها که حتا « انما الخمر و المسیر و الا نصب و الا زلام ... » را نمی فهمند.
مهندس عزیز به خود بیا و دوری کن از این قماری که شروع کردی که دو طرف این سکه باخت است. مهندس عزیز نیم نگاهی به آخرت داشته باش که این دنیا فانی است."

رهبر فرزانه و قهرمان ما

دیشب این طبع، بی‌قرار شما / خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته‌تان / واژه‌هایم عیادتی بکند
***
چشم بد دور، عمرتان بسیار / کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری / تخت باشد خیالتان آقا!
***
چیست روباه در مصاف شیر؟! / چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور / می‌شود خواب دشمن آشفته
***
هست خاموشی‌ات پر از فریاد / در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را / کرده سرشار از فراوانی
***
واژه‌ها از لبت تراویدند / پرصلابت، پرعاطفه ، پرشور
آفریدند در دل مردم / عزت، آمادگی ،حماسه ،حضور
***
این حماسه همه ز یمن تو بود / گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب / در دل عاشقان خود ماندی
***
سهم دلدادگان تو سلوی / قسمت دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو / که ز امت چنین کند تجلیل
***
نسل سوم چو نسل اول هست / با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر / هان! «فصل لربک وانحر»
***
گرچه در باغ سینه‌ات داری / لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتی اما نمی‌روی چو حسین / تا ابد زیر بار بدعت‌ها!
***
ناگهان در نماز جمعه شهر / عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لب‌ها / ذکر یا صاحب الزمان(عج) گل کرد
***
جان ایران! چه شد که جانت را / جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان / اشک ما را چرا درآوردی؟!
***
جسم تو کامل است، ناقص نیست / می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد... / رحم الله عمی العباس!
این شعر، از سروده‌های حجت الاسلام جواد محمدزمانی، یکی از خطیبان و شاعران اهل قم می‌باشد که با اجازه از ایشان و بدون هیچ کم و کاستی نقل می‌شود:


پی نوشت :
نامه آقای منتظری را خواندم و یک بار دیگه گفته های حضرت امام را برای خود تکرار میکنم.
بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در

نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به

منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر

کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در

جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مساله

مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی

هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در

تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً

(جلد 21 - صفحه 331)

مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند-، با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش

بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:

1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

2 - از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

4 - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان

-روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه

بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم

خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم.

من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

(جلد 21 - صفحه 332)

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها

در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند

نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به

رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.

یکشنبه 6 / 1 / 68

روح‌الله الموسوی الخمینی

کلمات کلیدی :
  نوشته شده در  یکشنبه 88 تیر 21ساعت  11:1 عصر  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

یکی از آرزوهایی که سالهاست آمریکا در سر می پروراند صدور انقلابهای مخملی به ایران است. کاری که نمونه آن را در جماهیر شوروی سابق و دیگر کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه انجام داده و میوه آن را هم چید. همه این انقلابها را با علایم خاصی به نمایش می گذاشت ( انقلاب زرد، انقلاب نارنجی ).  و امروز قصدشان آن است که در کشور ما انقلاب سبز به راه بیندازند.
اگر به تاریخ رجوع کنیم در زمان دولت آقای خاتمی ماجرای تحصن عده کمی از نمایندگان مجلس صورت گرفت و برخی از تندرو ها با شعار عبور از خاتمی طرح انقلاب مخملین امریکای را در سر میپروراندند که با هوشیاری رهبر کبیر انقلاب این طرح خنثی شد.
و اما اصل داستان چیست؟
این موج بهتر از هر کس میداند که در این انتخابات رای نخواهد آورد نیت این موج جمع کردن یار برای براندازی است دلیل این مدعی من هزینه های فراوان برای خرید مانتو، کیف، دستبند، لباس های سبز است.
ولی لیدرهای این موج بدانند که تا رهبر هوشیار انقلاب امام خامنه ای و مردم همیشه در صحنه هستند ارزوی این افکار را با خود به گور خواهند برد.

در همی رابطه بخوانید:

سالک: آشوب‌های خیابانی با هدف انقلاب مخملی در ایران طراحی‌ شده است 


سایت انتخاب اعلام کرد:‏ اختصاصی انتخاب10/ جزئیات جدید از برنامه ترورمحفل اصلاح طلبان/ متهم قتل های زنجیره ای دست بکار می شود
آخرین خبرهای بدست آمده از محفل نیروهای سابق امنیتی جریان دوم خرداد،حکایت ازقطعی شدن  انتخاب صحنه تروریکی از نزدیکان موسوی دارد.

براساس تصمیم فوق محرمانه اصلاح طلبان،قرارشده است که یکی از نزدیکان کاملا نزدیک به میرحسین موسوی تا روزچهارشنبه در یکی از تجمعات مورد سوء قصد نافرجام قرارگرفته و با هماهنگی های انجام شده کمیته سازماندهی اراذل و اوباش اقدام به اغتشاش آفرینی و حمله به ستادهای احمدی نژاد نمایند.
گفتنی است درجلسه مزبور ضمن تاکید براینکه موسوی  به هیچ وجه نباید بویی از این مساله ببرد تا سناریوی آنان متوقف نگردد، تصریح شده است با این اقدام و خود زنی می توانیم احمدی نژاد را به زیربکشیم.
شایان ذکر است در ستاد انتخاباتی اصلاح طلبان بسیاری از نیروهای سابق اطلاعاتی- امنیتی حضورداشته و اتفاقا قرار است اقدام تروربا هماهنگی یکی از متهمان  پرونده قتل های زنجیره ای که اینک مسئول ساماندهی اغتشاشات خیابانی ستاد اصلاح طلبان رابرعهده دارد،انجام شود.



اختصاصی انتخاب 10/ گزارشی تکان دهنده از جزئیات فعالیت مافیای ثروت و قدرت

 



کلمات کلیدی :
  نوشته شده در  سه شنبه 88 خرداد 19ساعت  4:8 عصر  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت ها
خیبری ساکته،دود نداره سوز داره
برای دل تنگی خودم
جلوه ای از عبادت امام رضا علیه السلام
کلنا عباسک یا زینب...!
اسلام علیک یا ابوتراب
برای مرغ سحر رسانه ملی، فرزاد جمشیدی
حماسه حضور
جانستان بلوچستان (قسمت نهم)
برگرد(خیبر)
کاش نماز عیدفطر را به امامت مولای غریبمان اقتدا کنیم؟
من و شلوارم...
جانستان بلوچستان (قسمت هشتم)
روح جهاد و اخلاص مرزی نمیشناسد.
جانستان بلوچستان (قسمت هفتم)
عاشق شدیم و عاشق حیران ما شدند
[همه عناوین(201)][عناوین آرشیوشده]