سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   اندوه خوردن نیم کهنسال شدن است . [نهج البلاغه]
 
*دولت اسلام
اقبال بزرگى که شما جوانان آورده‌اید، این است که در دوره‌ حاکمیت اسلام هستید. بعضى در این دوره متولد شده‌اید و بعضى در این دوره، جوانى‌تان را گذرانده‌اید و این، اقبال بسیار بزرگى است. خوشا به حالتان! کما اینکه، حضرت امام حسین علیه‌السلام، در «دعاى عرفه» خدا را شکر مى‌کند که در دولت کفر به دنیا نیامده است. (چون ایشان در دولت پیغمبر به دنیا آمدند.) آرى! این قضیه آن‌قدر عظمت دارد که امام حسین، آن هم در دعاى عرفه خدا را شکر مى‌کند که او را در دولت کفر به دنیا نیاورده و در دولت اسلام به دنیا آورده است. (15 بهمن 1379)

*توجه به ترجمه‌ ادعیه
من به جوان‌ها قویا توصیه می‌کنم که به ترجمه‌ این دعاها توجه کنند. این دعاهاى عرفه و ابى‌حمزه، پر از معارف است. (نماز جمعه‌ تهران 21 مهر 1385)

* از دست ندهید...
فردا، روز عرفه است؛ روز دعا و ذکر و تضرع و ابتهال و راز و نیاز است؛ به خصوص شما جوان‌ها قدر این روزهاى بزرگ و این ساعات باارزش را بدانید. همین رابطه‌ با خداست که سینه‌ها و دل‌ها را منشرح مى‌کند؛ راه را براى انسان باز مى‌کند؛ عزم و اخلاص به انسان مى‌دهد؛ به کارها برکت مى‌بخشد؛ توفیق الهى را بر سر انسان سایه‌گستر مى‌کند و نتیجه‌ آن، پیشرفت در خط اصیل ارزش‌هاى اسلامى است. این روزها و این ساعات باارزش را هرگز از دست ندهید. (دیدار عمومى مردم قم 19 دیماه 1384)

*بهترین خواسته‌ها برای انسان
دعاهایى که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولا خواسته‌هایى در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمى‌کند و انسان از زبان ائمه (علیهم‌السلام) آنها را از خدا طلب مى‌کند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها براى انسان مطرح مى‌شود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، مى‌تواند براى او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایه‌هاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانى ادا شده است که دل را خاشع و نرم مى‌کند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگى و شوق در این دعاها موج مى‌زند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند. (نماز جمعه‌ تهران، 29 مهرماه 1384)

*تعلیمات ادعیه به مردم
چرا ما مردم را به سطحى‌اندیشى و عوام بودن متهم مى‌کنیم؟ چون عواطف جوشان دارند؟ این از امتیازات مردم ماست؛ به‌خاطر ولایت ائمه‌ اطهار (علیهم‌السلام) است؛ آنها ما را این‌طورى بار آورده‌اند؛ هم با تعلیماتى که به ما داده‌اند ـ این دعاى عرفه، این دعاى کمیل، این دعاهاى صحیفه‌ سجادیه، این معارف عاطفه‌برانگیز و احساس برانگیز ـ هم با خاطره‌هاى خودشان. ماجراى شهادت حضرت ابى‌عبدالله، عاشوراى ما، دهه‌ محرم ما و دهه‌ فاطمیه‌ ما را دیگر مسلمان‌ها ندارند؛ ما داریم. (دیدار مسئولان ادارى و اجرایى استان کرمان، 19 اردیبهشت 1384)

*زمزمه‌ محبت‌آمیز با پروردگار
بعد مى‌رسیم به مسأله‌ پاکیزه بودن اخلاقى و پاکیزه بودن عملى، که در سایه‌ تدین به‌دست مى‌آید؛ این هم خودش عالمى است. لذت‌هایى در زندگى انسان وجود دارد که قابل توصیف نیست و با هیچ ابزار مادى هم به‌دست نمى‌آید. لذت انس با خدا، لذت ذکر، لذت لحظه‌اى که شما احساس مى‌کنید در حال نماز یا در حال دعاى عرفه یا در حال دعاى کمیل دارید با مرکز زیبایى‌ها و نیکى‌ها و آفریننده‌ همه‌ اینها در خلوت حرف مى‌زنید ـ توى جمع هستید، اما با او احساس خلوت مى‌کنید ـ لذت بسیار بالایى است؛ دیریاب و کمیاب است؛ اما لذت بسیار عجیبى است. قاعدتا شماها هم این را تجربه کرده‌اید. گاهگاهى همه‌ انسان‌ها این حالت را تجربه مى‌کنند؛ براى آن‌ها مواردى پیش مى‌آید و لحظه‌اى، دقیقه‌اى و یا ساعتى این لذت را احساس مى‌کنند. مشکل ما این است که به‌خاطر آلودگى‌ها و گرفتارى‌هاى دوروبرمان نمى‌توانیم آن لحظه را ادامه دهیم؛ اما در آن لحظه اگر زیباترین چیزها را هم بر شما عرضه کنند، میل و رغبتى ندارید؛ دلتان مى‌خواهد در همان خلوت انس با خدا و تبادل زمزمه‌ محبت‌آمیز با پروردگار وقت خود را بگذرانید. (دیدار اعضاى جامعه‌ اسلامى دانشجویان، 15 بهمن 1383)

*با تقواى خودت مرا خوشبخت کن
باید به خداى متعال توکل کنید و تقواى الهى را هم از او بخواهید. چند روز پیش در دعاى مبارک امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه، خواندید: «اللهم اجعلنى اخشاک کأنى اراک و اسعدنى بتقویک و لا تشقنى بمعصیتک».«و اسعدنى بتقویک»؛ با تقواى خودت مرا خوشوقت و خوشبخت کن. «ولاتشقنى»؛ با معصیت خودت مرا بدبخت نکن. باید از خدا تقواى الهى را خواست. ان‌شاءالله توجهات و رحمت خداى متعال هم به سمت شما نازل است. (دیدار اعضاى سازمان عقیدتى ـ سیاسى نیروى انتظامى، 7 اسفند 1380) 

کلمات کلیدی : عرفه
  نوشته شده در  جمعه 88 آذر 6ساعت  11:5 صبح  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

بسم الله الرحمن الرحیم

شب، شب ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت بود.

یادش
بخیر! چنین شبی که در بین الحرمین، روبروی حرم سلطان آدب گفتم که اگر جان
سالم بدر برم دیگر پای برین سرزمین نمی گذارم. بیش از شش سال می گذرد و
بیاد آن شب و عشق آن حرم در حرم ولی نعمتمان امین الله را زیر لب زمزمه می
کنم چه شبی است امشب حالی است عجیب؛ همه جا نور است و نور نسیمی خنک که
گویی از بهشت می وزد صورت و سیرت را نوازش می دهد، تو گویی این جا بهشت
است!

آرام
در حال گام برداشتن به طرف صحن اسمال طلا ( جمهوری ) بودم با صدای همهمه
قدم هایم را تند تر کردم وقتی وارد صحن شدم دیدم همه به طرفی می دوند
نفهمیدم چه شد ولی صدای نقارخانه بود که در گوش جانم حکایت از لطف آقا و
شفای بیماری می کرد در همان لحظات بود که دیدم شخصی فریاد می زند دارم می
بینم من می بینم و دوباره سیل جمعیت به طرف او دویدند هرکس سعی می کرد با
دست زدن به آن بیمار تبرک بجوید و بازهم صدای نقاره؛ مبهوت مانده بودم می
دانستم که این تنها قطره ای از دریای کرامت مولا ست. همه در صحن ضجه وناله
می زدند و هر کس حاجتی می طلبید من هم گوشه ای را پیدا کردم و رو به گنبد
مینایش نشستم نمی دانستم چه بخواهم . بخود که نگاه می کردم هیچ نداشتم
برای گفتن و عرضه کردن به مولا ولی سرم را که بالا می آورم به هر طرف که
می نگریستم ذکری از مولا بود یا رئوف و یا عطوف او مهربان است مهربانتر از
هر شفیق و رفیقی با شنیدن این نامها انگار مولا دو دستش را گشوده بود برای
در آغوش گرفتن زائرانش مگر نه اینکه زیارت یعنی زیاد شدن محبت.

حدیثی از امام صادق ( علیه السللام ) به ذهنم رسید که می فرمایند :

 « هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند گویا در حال حیات زیارتمان کرده است.»

 نگاه کردن به گنبد مینایش آرامشی به من می داد که تا به حال آن را حس نکرده بودم.

آه که کاش کمی معرفت داشتیم مولا جان می دانیم که ما هیچ نداریم از معرفت به شما ولی این را هم می دانیم که

هر که را خواهی تو نو کر می کنی

بر صفات خویش مظهر می کنی

رزقی از لا یحتسب بهر دلش

تا نفس آید مقدرّ می کنی

با نگاهت شرح صدرش می دهی

حمل قرآن را میسّر می کنی

این لیاقت کو، کنارت زیستن

این عطا را بر کبوتر می کنی

مولا
جان، با اینکه هیچ نداریم اما خودت خوب می دانی که عشق را با نام شما
آموختیم و آرامش را با قدم زدن در حریمت . معنای مهربانی را وقتی حس کردم
که با نگاه کردن به گنبدت ذکر یا عطوف خواندم. هرچه داریم از شما داریم ای
ولی نعمت ما.

خداوندا
به حق شادی دل باب الحوائج و نجمه خاتون در این شب ذره ای از نور شمس
الشموس را بر دل ما به تابان تا مولا شفیع ما باشد در دو جهان ان شا الله.

گل کرده اشکم امشب، عید ولا رسیده

خورشید نجم خاتون در آسمان دمیده

بر درد دل طبیبی، بر ناله ام مجیبی

ای آشنای دلها، داد از غم غریبی

ای جنت و بهشتم، عشق تو سرنوشتم

در راه عشق رویت، از جان دل گذشتم

در مان درد مایی، تو جلوه خدایی

شب ولادت تو، من آمدم گدایی

عاشقم، عاشق روی رضا ( علیه السلام )

زائرم، زائر کوی رضا ( علیه السلام


کلمات کلیدی :
  نوشته شده در  پنج شنبه 88 آبان 7ساعت  12:59 عصر  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

بسم الله
هر چه تلاش کردم قلم فرسایی کنم از حضور پور شور مردمانی فهیم و انقلابی ره بجایی نبردم، عده ای خواستند همچون حماسه شما مردمان در 22 خرداد ماه، خدشه وارد کنند بر این حماسه ولیکن حضور مردمان بیدارد مانع فرصت طلبی آنان گشت.
پس بنگریم این حماسه ملی را !



کلمات کلیدی : روز قدس
  نوشته شده در  جمعه 88 شهریور 27ساعت  10:21 عصر  توسط عشاق                نظرات دیگران()
آدرس مستقیم این نوشته

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت ها
خیبری ساکته،دود نداره سوز داره
برای دل تنگی خودم
جلوه ای از عبادت امام رضا علیه السلام
کلنا عباسک یا زینب...!
اسلام علیک یا ابوتراب
برای مرغ سحر رسانه ملی، فرزاد جمشیدی
حماسه حضور
جانستان بلوچستان (قسمت نهم)
برگرد(خیبر)
کاش نماز عیدفطر را به امامت مولای غریبمان اقتدا کنیم؟
من و شلوارم...
جانستان بلوچستان (قسمت هشتم)
روح جهاد و اخلاص مرزی نمیشناسد.
جانستان بلوچستان (قسمت هفتم)
عاشق شدیم و عاشق حیران ما شدند
[همه عناوین(201)][عناوین آرشیوشده]