بسم الله
علی همیشه در انبار کاهگلی می خوابید. هرچه به او اصرار می کردم که در اتاق بخوابد قبول نمی کرد و می گفت: تن را نباید به جای راحت و نرم عادت داد. شب ها می رفاتم سراغش و می دیدم که چراغ گردسوزی روشن است و او مشغول خواندن نماز شب است. ... یکبار رفتم دیدم چراغ دود کرده و علی بر روی سجاده افتاده و از حال رفته. خیلی سریع دیگران را خبر کردم و او را بیرون آوردیم و به او رسیدگی کردیم تا حالش جا آمد. ( خاطره از مادر شهید علی قمی )
امروز شهادت حاج علی قمی قائم مقام تیپ ویژه شهدا سال 1363 است خاطره بالا رو نوشتم که یادم باشه یک روزی تیپ شهدای بود حاج علی های بودند ... امان از روزمرگی