بسم رب الشهدا
تنهایم بگذارید . رهایم کنید بگذارید با امام خود تنها باشم !
پنج قطعه سنگ مرمر در این شهر مدرن بعد از خدا و مادر تنها کسی است ــ
« این ها برا ی عاقلا ن ! شیء هستند نه برا ی ما » ــ که تمام حرفهایم را با صبر فراوان می شنود
و این بار که دوباره تنها شویم
من او
ازپشت شبکه های سفید و ساده آلمنیوم آن به او خواهم گفت که بر سر شهر چه آمده است
به او می گویم تا خود سبک شوم و او ...