بسم رب الشهدا
خدا بو د دیگر هیچ نبود ... !
راستی چه اهمیتی دارد که مصطفی چمران در چه تاریخ و کجای این سرزمین به دنیا آمده است ؟ چه اهمیت دارد که او تحصیلات خود را در مدارس « دار الفنون » و « البرز » به پایان رساند ؟ ! چه اهمیتی دارد که او دوره مهندسی برق دانشکده فنی دانشگاه تهران را با رتبه شاگرد اولی به پایان رسانده است ؟! چه اهمیتی دارد که او در سال 36 با استفاده از بورس ویژه شاگردان ممتاز دانشگاه برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت ؟! چقدر مهم است که او دکترای خود را در دانشگاه برکلی کالیفرنیا در رشته مهندسی گداخت هسته ای گرفته است ؟ چقدر مهم است که موضوع پایان نامه دکترای او « باریکه الکترون با کاتد سرد است » ؟! چقد راین چیزها را به رخ من و امثال شما کشیده اند و هزارن توجیه ام آورده شده که این ها نشانه های بزرگی و تعالی این انسان است و .... اما آیا اینها که حدود سی سال از زندگی دکتر را به خود مشغول کرده است ، همه آن چیزی است که نشانه تعالی و بزرگی آن عارف مسلح بوده است .
ولی هیچ گاه دو دهه پایانی عمر ایشان را نمی توان همطراز با سه ده قبل نشان داد . همان تور که خود دکتر در یاداشتهای خود نوشته است در دو دهه پایانی عمر خود پای در مسیری جدید نهاده است . و رفیق شناساندن این مسیر نهای است که اصل است و بسیار دشوار و شاید غیر ممکن . مسیری که چمران ها را به کربلای خویش رسانید . و امروز را به حسینه ارشاد می رویم شاید برای پیدا کردن این مسیر . ( همایش بزرگداشت دکتر چمران حسینه ارشاد ساعت 17 تا 19سه شنبه 31 خرداد 84 )
... و من تو را نیز کربلایی است که انتظار ما را می کشد ... فقط باید راهش را پیداکنیم . چمران راهش را در سی سالگی پیدا کرد ، حسین در سیزده سالگی ، عمو حسن در پنجاه سالگی و من تو ... برادرم ! بیدار شویم و بهوش باشیم .
هفته نامه یا لثارات با کمی تغییر چهارشنبه 4 تیر 1382 .