سلام
آمد خبر که ميرسد، از کوچههايي سبز يک مرد ساده بيکرانه، مقتدايي سبز مردي مقدس يادگار سالهاي سرخ باران تباري آسماني با ردايي سبز مردي که با ما از گل و خورشيد خواهد گفت مردي که ميخواند بر امان از خدايي سبز خشکيده لبهاي غزل تاب و تواني نيست تا در گلوهامان بروياند صدايي سبز ايکاش برگردد ببارد بر غزلهامان آيا اجابت ميشود در ربنايي سبز؟ نزديک شد وقت اجابت، ميرسد موعود در کوچهها پيچيده عطر آشنايي سبز انشاالله مهدي فاطمه مي ياد راه پدرش علي رو ادامه ميده غصه نخور همين روزاست كه بياد.
از اولش يا علييييييييي تا اخرش
علي يارتون
يا علي
موفق باشيد