بنام آفريدگار.دوست من سلام . از اينكه نظرتان را ابراز نموديد ،ممنونم.اما لازم دانستم كه در پاسخ به شما مطالبي را بيان كنم.ابتدا عرايضم را با سوالي مطرح ميكنم ! كدام قانون نانوشته ميگويد كه هركس از حق خود براي شركت نكردن در انتخابات استفاده ميكند ، حق انتقاد ندارد ؟ تصور كنيد كه در منزلتان چند نوع غذا براي يك مهماني تهيه ميشود و هيچ كدام با ذائقه شما سازگاري ندارد ،‏آيا اين سازگار نبودن و عدم تمايل به تناول ،‏حق ابراز نظر را از شما ميگيرد ؟!!! از طرفي چه كلامي در نوشته هاي من شما را به اين تصور انداخت كه ، حقير از دموكراسي چيزي نميدانم ؟!! مگر دموكراسي غير از اين است كه هر كس آراء و نظراش را بدون محدوديتي بيان كند و اين حق را براي مخالفين خود نيز جايز بداند ؟ آيا در نوشته هايم ، جمله اي كه مصداق تعيين تكليف براي مخاطبين ، و تحكم براي تبعيت از نظراتم باشد ، به چشم ميخورد ؟‏ اگر بار ديگر مطالعه كنيد حتما به اين مهم پي خواهيد برد .اما نكته ديگر اينكه شما همانگونه كه ميتوانيد ، با حضور در يك امر سياسي از يك سويه حقوقتان بهره بگيريد ، از سوي ديگر وقتي جريان را موازي با ساختار فكري تان نميدانيد ، ميتوانيد از سويه ديگر حقتان ،‏آنهم شركت نكردن در آن امر سياسي استفاده كنيد.تصور نميكنم اين امري غير معمول و غير حقوقي باشد !!! مگر اينكه خود را صرفا مامور به وظيفه بدانيم ...كه من چنين انديشه اي را بر نميتابم .بلكه خود را مامور به نتيجه ميدانم . عملي را انجام خواهم داد كه نتيجه اش را بپسندم نه اينكه خود را محدود به وظيفه كنم .اميد وارم به توصيه علي بن ابيطالب گوش فرا دهيم وهميشه سر لوحه امورمان قرار دهيم (‏انظر لما قال لا لمن قال ) توجه كنيد كه حرف چيست ، نه اينكه گوينده آن كيست ..... شما را به خداوند ميسپارم .