سلام درگذشت امام رو تسليت ميگم

عيب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است ***ديده بگشاى كـــــه بينى همــه عالم طور است

لاف كـــم زن كـــــــــه نبيند رخ خـورشيد جهان***چشــم خفــاش كـــــه از ديدن نــورى كور است

يــــــــــا رب، ايــن پرده پندار كه در ديده ماست*** بـــاز كن تــــا كــــه ببينم همــــه عالم نور است

كــــــــــاش در حلقه رندان خبرى بود ز دوست****سخن آنجا نه ز "ناصر" بــــــود از "منصـور" است

واى اگـــــر پــــــــرده ز اســــرار بيفتــــــد روزى***فاش گردد كه چه در خرقــــه اين مهجــــور است

چــــــه كنــــــــم تا به سر كوى توام راه دهند؟***كاين سفر توشه همى‏خواهــد و اين ره دور است

وادى عشق كه بى هوشى و سرگردانى است***مــــــدعى در طلبش بـــــوالهوس و مغــرور است

.لـــب فرو بست هر آن كس رخ چون ماهش ديد*** آنكــــه مـــــدحت كنـد از گفته خود مسرور است

وقت آن است كــــــــه بنشينم و دم در نـــــزنم ***به همــــه كــون و مكان مدحت او مسطور است

يا علي

سلام.

داغ ما در هجر رهبر كمتر از يعقوب نيست

او پسر گم كرده بود و ما پدر گم كرده ايم

اشتباهي پيام قبليم خصوصي شد.

موفق باشيد.

آقا سلام

دست مريضا

از آقا مهدي گل ما هم بنويس

منظورم ل17 هست

دلم ميخواد يه عكس توپ بزاري تو وبلاگ و از او بگي تا ديگران بدونن كه تو گرماي 48 درجه انرژي اتمي بچه ها 2ساعت انتظار ميكشيدند تا فقط چند لحظه ببيننش

بهش چي بگيم؟

جواب هم داريم؟ فقط بايد جلوش سرمون رو بندازيم پايين ما چقدر قشنگ از انقلاب تو فرزندان شهيدت پاسداري كرديم!

غــمى خواهم كه غمخوارم تـو باشى دلــــــى خواهم، دل آزارم تو باشى

جهــــــــان را يك جـــوى ارزش نباشد اگر يــــــــــــارم، اگر يارم تو باشى

ببــوسم چــــوبـــه دارم به شـــــــادى اگر در پـــــــــــاى آن دارم تو باشى

به بيمـــــارى، دهــــم جان و سر خود اگر يار پـــــرستارم تـــــــــو باشى

شــــوم، اى دوست! پرچمدار هستى در آن روزى كه ســـردارم تو باشى

رسد جــــانم به فـــوق "قاب قوسين" كه خورشيد شب تــــارم تو باشى

كِشم بــــــار امـــــــــانت، با دلى زار امـــــانتـــــدار اســــرارم تو باشى

السلام عليك يا رو ح الله

سلام بر تو اي روح الله،اي روح خدا در كالبد زمان

اي مهر....

اي عشق ...

اي امام جانها،

امروز غم نداشتن تو ،غمي است كه ......

كاش قدر تو را ....

تفكرات تورا.....

آزاد انديشي ،به دور از تعصبات تو را مي آموختيم ....

در غم نبود تو گر خون گريه كنم جا دارد ....

اي قطعه گم شده وجودم ..نثار راه ومرام تو ....

شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت ...

روي مه پيكر او را سير نديديم و برفت

گويي از صحبت ما به تنگ امده بود ...

بار بر بست و به گردش نرسيديم و برفت

در بيان غم از دست دادن امام جانم زبانم قاصر است وكلامم ناقص اما ..... اين مصيبت را

اما ملكوتي چه زبيا غزلي رو انتخاب كرده بود..

http://eshghemalakuoti.parsiblog.com/

آيد ان روز كه خاك سر كويش باشيم ... ترك جان و اشفته ي رويش باشم

ساغر روح فزا از كف لطفش گيريم ... غافل از هر دو جهان ، بسته ي مويش باشم

سر نهم بر قدمش بوسه زنان تا دم مرگ ... مست تا صبح قيامت ز سبويش باشم

همچو پروانه بسوزم بر شمعش همه عمر ... محو چو مي زده در روي نكويش باشم

رسد انروز كه در محفل رندان سر مست ... راز دار همه اسرار مگويش باشم

يوسفم گر نزند بر سر بالينم سر ... همچو يعقوب دل اشفته ي بويش باشم

تنهايم بگذاريد . رهايم کنيد بگذاريد با امام خود تنها باشم !

اري تنهايم بگذاريد تا با امامم باشم

با اون كه همه هستي ام .....

زندگي ام .....

.......

$("div.commhtm img").each(function () { if ($(this).attr("em") != null) { $(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif"); } });