وطن يعني همه آب و همه خاک/وطن يعني همه عشق و همه پاک/به گاه شيرخواري گاهواره/به دور درد و رنجي،عين چاره/وطن يعني پدر، مادر، نياکان /به خون و خاک ،بستن ،عهد و پيمان/ وطن يعني هويت،اصل،ريشه/سرآغاز و سرانجام و هميشه/به تيغ و صخره و دريا و هامون/ارس،زاينده رود،اروند،کارون/وطن يعني سراي ترک با خارک/وطن يعني خليج تا ابد فارس/وطن يعني 2دست از جان کشيدن/به تنگستان و دشتستان رسيدن/زمين شستن زاستبداد و از کين/به خون گرم در گرمابه فين/وطن يعني اذان عشق گفتن/وطن يعني غبار از عشق رفتن/وطن يعني هدف يعني شهامت/وطن يعني شرف يعني شهادت/وطن يعني گذشته،حال،فردا/تمام سهم يک ملت ز دنيا/وطن يعني چه آباد و چه ويران/وطن يعني همينجا يعني ايران/وطن يعني رهايي زآتش و خون/خروج کاوه و خشم فريدون/وطن يعني قرار حال سيمرغ/حديث يادستان و حال سيمرغ/به گاه جان به خوزستان کشيدن/شهادت را به جان ارزان خريدن/وطن يعني نماز خون به خونين شهر خواندن/مهاجم را ز خروشهر راندن/وطن يعني اذان عشق گفتن/وطن يعني غبار از عشق رفتن/وطن يعني هدف يعني شهامت/وطن يعني شرف يعني شهادت/وطن يعني گذشته،حال،فردا/تمام سهم يک ملت ز دنيا/وطن يعني چه آباد و چه ويران/وطن يعني همينجا يعني ايران.
نام جاويد اي وطن
صبح اميد اي وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن اي هستي من
شور و سرمستي من
بشنو سوز سخنم
که همآواز تو منم
همه در جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
که نوا گر اين چمنم
همه جان و تنم
همه با يک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ايران جوان