چه زود دلم تنگ شد!

ماه رمضان ماه شوق و انتظار است/شب جمعه بهار اندر بهار است

خوشا بر بنده دلخسته اي که/دراين ماه خدا شب زنده دار است

به آخر رسيد اين ميهماني/نگشت اين دل من آسماني

نديدم دلبر گمگشته ام را/نديدم آن رخ صاحب زماني

گذشت اين ماه و من کاري نکردم/به عشاق تو غم خواري نکردم

هميشه هار شيطان شد دل من/امام خويش را ياري نکردم

به جز توبه دگر راهي نمانده ...

الهي العفو…

و عاقبت او خواهد آمد

اليس صبح بقريب

گويند كه در نام تو مجنون گم شد...

در چشم تو آفتاب گردون گم شد ...

من مي گويم ستاره اي بود شهيد...

پيدا شد و چرخي زد و در خون گم شد ...

سلام بر شما دوست بزرگوار

لطفاً از ايليا بيشتر بگوييد و اگر دير نشده من را هم در ختم قرآن شريک کنيد

يا علي مدد

انا لله و انا اليه راجعون ...

همه از خداييم و بسوي او خواهيم رفت .....

خوشا بحال آنانكه با سرخ روئي از دسته اصحاب يمين هستند

آنانكه با اعمال نيك و توشه خوب رهسپارند ...بدا بحال من كه ماندم و نظاره گر پرواز آنان .. خوشا بحال اين كه خيلي از دوستانش او را شهيد ناميدند ....

خوشحا بحال اونيكه وصيت حضور در خاك آغشته بخون شهدا را كرده ...اونيكه مزارش تربت شهداي گمنام و مفقودان هست

چه جاي مقدسي ..كه خداوند او را به حرمت و احترام شهدا عزيز ميدارد ....در جوار شهدا بودن ... با شهدا ماندن ..

چه لذتي دارد ... سالها عاشقاني بر خاك تربتش بوسه خواهند زد ..ايليا نمرده و با اين حضور هر گز نخواهد مرد ..او زنده است تا شهدا زنده هستند ......خداوند رحمت كند .....

با سلام و عرض معضرت فراوان

بنده علي اميدي از گروه تفحص سيره شهداي فسا هستم

از اينكه اينقدر طول كشيد تا جواب شما را بدهم عذر خواهي مي كنم

ما آماده همكاري با شما هستيم حالا هر طور كه صلاح بدانيد

منتظر مي مانم .ياعلي

با سلام.

من نيز درگذشت دوست عزيز ؛ ايليا پطروسيان را تسليت گفته از خداوند طلب مغفرت براي ايشان مي نمايم. ضمنا آمادگي خود را براي ختم قران اعلام مي دارم.

از حضور سبزتان در وبلاگم ممنون.

سلام

دلم شكست، سرم گيج رفت، دستانم لرزيدند...

كاش ما هم يه خورده عرضه داشتيم...

كاش ما هم به جاي لحظه‏هاي گناه و دوري از خدا، يه خورده درست و حسابي سر سفره نشسته بوديم و حواس‏مون رو جمع مي‏كرديم...

خدا با اوليا محشورش كنه...

ياعلي